درد دل مامان با فرشته اش
سلام به جوجوی خودم خوبی مامان؟ داشتم توی مدیریت وبلاگ تنظیماتی رو انجام میدادم که یهو دستم خورد و پست آخرم پاک شد. تازه نظرای دوستامونم پاک شد وای نمیدونی چقد اعصابم خورد شد عزیزم. گفتم دوباره بیام و همون پستو برات بنویسم!! امروز چهارم خرداده.الان چند روزه که پدرتو ندیدم.و دلم خیلی براش تنگ شده ولی چکار میشه کرد؟چاره ای نداریم.شرایط اینجوریه فعلا.... امروز صبح پدرت امتحان داشت و من خیلی براش دعا کردم که امتحانشو خوب بده و خداروشکر مثه اینکه بد نداده. مامانی دلم خیلی گرفته و اومدم اینجا باهات درد دل کنم. آخه من فقط تو رو دارم.با باباییتم نمیخوام در این مورد صحبت کنم.راستی پدرت از وجود این وب بی خبره ها!نکن...